بعد از نوشتن مطلبی به بهانه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (یعنی این) فکر نمیکردم درگیر کودتای شهریور ۱۳۹۷ بر ضد کمیته علمی المپیاد ریاضی شوم!
نوشتن این یادداشت کمی مبهم نیز برای حفظ المپیاد است و اگر برخی نسبت به اعمال خود متنبه شده بودند، شاید اینطور نبود.
پنجشنبه هفته پیش عید سعید غدیرخم بود و دوست داشتم آن را اینجا تبریک بگویم ولی متاسفانه چند روزی است که گرفتار مشکلاتی در اداره دوره تابستانی شدهایم که شب و روز من و مسئول محترم دوره تابستان و کارمندان دلسوز باشگاه را با هم یکی کرده است. چون عاملان این اتفاق نه تنها از فرصتهای ندامت استفادهای نکردند که برخیشان بعد از خنثی شدن نقشههایشان، به آزار و اذیت ادامه میدهند، فعلا بدون ذکر نام اشارهای به ماجرا میکنم.
این جریان تلخیهایی دارد که نه تنها گفتنش که اندیشیدن به آن نیز آزاردهنده است. هنوز تحلیل کاملی از ریشههای آن ندارم ولی دوست دارم ابتدا از باب نصیحت خودم و سپس دوستانی که آن سر ماجرا هستند، حدیثی از حضرت امیر علیهالسلام را نقل کنم که از قضا آن را در جلسهای در روز جمعه شنیدم.