کودتا در المپیاد ریاضی!
بعد از نوشتن مطلبی به بهانه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (یعنی این) فکر نمیکردم درگیر کودتای شهریور ۱۳۹۷ بر ضد کمیته علمی المپیاد ریاضی شوم!
نوشتن این یادداشت کمی مبهم نیز برای حفظ المپیاد است و اگر برخی نسبت به اعمال خود متنبه شده بودند، شاید اینطور نبود.
پنجشنبه هفته پیش عید سعید غدیرخم بود و دوست داشتم آن را اینجا تبریک بگویم ولی متاسفانه چند روزی است که گرفتار مشکلاتی در اداره دوره تابستانی شدهایم که شب و روز من و مسئول محترم دوره تابستان و کارمندان دلسوز باشگاه را با هم یکی کرده است. چون عاملان این اتفاق نه تنها از فرصتهای ندامت استفادهای نکردند که برخیشان بعد از خنثی شدن نقشههایشان، به آزار و اذیت ادامه میدهند، فعلا بدون ذکر نام اشارهای به ماجرا میکنم.
این جریان تلخیهایی دارد که نه تنها گفتنش که اندیشیدن به آن نیز آزاردهنده است. هنوز تحلیل کاملی از ریشههای آن ندارم ولی دوست دارم ابتدا از باب نصیحت خودم و سپس دوستانی که آن سر ماجرا هستند، حدیثی از حضرت امیر علیهالسلام را نقل کنم که از قضا آن را در جلسهای در روز جمعه شنیدم.
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
لِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: اِذا حَدَّثَ کَذِبَ و اِذا وَعَدَ أَخلَفَ و إذا اؤْتُمِنَ خانَ.
آدم منافق سه علامت دارد: در سخن دروغ میگوید، در وعده به قول خود وفا نمیکند و در امانت دیگران خیانت مینماید. (الشهابفیالحِکَمِ والآداب، ص ٨٥)
و حدیثی دیگر که مکمل قبلی است.
امام سجاد علیهالسلام میفرمایند:
اَلمنافقُ اِنْ حَدَّ ثَکَ کَذَّبَکَ و اِنْ وَعَدَکَ اَخلَفَکَ و إنِ ائْتَمَنْتَهُ خانَکَ و اِنْ خالَفتهُ اِغتابَکَ.
منافق کسی است هرگاه با تو حرف میزند دروغ میگوید و اگر به تو وعده میدهد خُلف وعده میکند، هر وقت امانت به او سپردی به تو خیانت مینماید و چنانچه با او مخالفت کنی در پشت سر، تو را غیبت میکند. (بحار، ج ٧٢، ص ٢٠٥)
البته اهل علم باید بگویند که معنای دقیق این احادیث چیست. به نظر من میرسد که عادت به این سه یا چهار زشتی علامت نفاق است و نه صرفا یک بار ارتکاب آن ولی یک بار و دو بار مقدمه عادی شدن و عادت کردن است.
من مثل این عزیزان نیستم که در فضای مجازی و البته در معرض دید عموم، به کسی که با او اختلاف سلیقه و نظر دارم با ذکر نام صفتهایی چون بیشعور، خودسر، لجباز، غیر آدم، عقدهای و... بدهم. چه برسد به وقتی که راه برای گفتن نقد کاملا باز بوده و هیچ استفادهای از آن راه نشده است. (البته نقدها را هم که فهمیدم، نتوانستم باور کنم که چند اختلاف نظر سطحی و چند سوء تفاهم ساده چرا باید منجر به چنین اتفاقاتی شود.)
خوانندگانی که نمیدانند ماجرا چیست، برای اینکه به کلیت داستان پی ببرند، میتوانند در این مسابقه کامنتی شرکت کنند.
سوال ۱. اگر کسی به کمیته المپیاد ریاضی انتقاد دارد باید چه کاری انجام دهد؟
الف. با کمیته همکاری نکند و جلوی همکاری دیگران را هم بگیرد.
ب. هر جایی که توانست در دنیای واقعی و دنیای مجازی از کمیته بدگویی کند، نظراتشان را مسخره کند و به اعضایش فحش بدهد.
ج. با دانشآموزان المپیادی تماس بگیرد و تا میتواند تصمیمات و کارهای کمیته را تخریب کند.
د. ظاهری مثبت از خود بسازد، یکی از کارهای المپیاد را بهعهده بگیرد، تا جایی که میشود کار را کش دهد و در فرصتی حساس آن را به غایت خراب کند تا بیکفایتی کمیته اثبات شود.
ه. چند دقیقه فکر کند و سپس به هر نتیجهای رسید همان کار را انجام دهد.
سوال ۲. اگر کسی که در برگزاری آزمونها نفوذ کرده بخواهد بند د را عملیاتی کند، نتیجهبخشترین کار چیست؟
الف. قطع کامل ارتباط، به تاخیر انداختن آزمونها با هدف بیاعتبار کردن کمیته
ب. طراحی آزمونهایی با سوالهای خیلی ساده که نمره همه کامل شود.
ج. لو دادن پاسخها
د. تحویل گرفتن برگهها و سر به نیست کردنشان
ه. هر کاری که نتایج شهرستانیها با انجام آن خیلی بد شود!
اگر فکر میکنید سطح سوال ۱ مشابه سوالهای آئیننامه راهنمایی و رانندگی است، اشتباه میکنید چون برای بسیاری حتی از سوال ۶ المپیاد بینالمللی ریاضی هم سختتر بوده است و در چهار تلاش اول موفق به حدس زدن گزینه درست نشدهاند!
اگر فکر میکنید حتی اندیشیدن به گزینههای سوال ۲ شرمآور است، درست فکر میکنید!
یک تقارن تاریخی جالب
اولین آزمون دوره تابستانی المپیاد ریاضی دوره سی و ششم، چهارشنبه ۸ شهریور برگزار شد که اگر تلاشهای مسئول دوره از عصر سهشنبه تا صبح آزمون نبود، اتفاق دیگری رخ میداد.
۳۷ سال قبل در ۸ شهریور ۱۳۶۰ دفتر نخستوزیری منفجر شد و رئیسجمهور و نخستوزیر وقت به شهادت رسیدند. نکته جالب اینکه عامل اصلی این توطئه فردی نفوذی به نام مسعود کشمیری بوده است. در دانشنامه آزاد ویکیپدیای فارسی آمده است:
ناطقنوری در خاطرات خود دربارهٔ کشمیری میگوید: «آقای کشمیری... دبیر جلسه شورای امنیت بود که او هم از عوامل نفوذی بود متأسفانه حتی شهید رجایی هم به ایشان اعتماد پیدا کرده بود… برای انفجار نخستوزیری پروندهای در اوین تشکیل شد و سوالاتی نظیر اینکه چه کسی کشمیری را آورد؟ معرف او کی بود؟ مطرح شد...» مهدویکنی هم دربارهٔ او میگوید: «کشمیری هم مدتی بود که توسط آقای بهزاد نبوی و آقای قنبری (تهرانی) به عنوان منشی و دبیر جلسه معرفی شده بود. من اطلاع از سابقه ایشان نداشتم، ولی بعدها گفتند که او از توابین است و قبلاً از اعضای منافقین بوده و توبه کرده و بعد هم در گزینش نیروی هوایی مشغول به کار شده و از او تعریف میکردند. او ظاهر خیلی آرامی داشت و دبیر جلسه شورای امنیت بود...»
اگر در اینترنت تصویر این فرد نفوذی را جستوجو کنید، چهرهای در ظاهر مومن با محاسنی پرپشت خواهید دید که بیشتر شبیه یک عضو انجمن اسلامی دهه ۶۰ است تا شبیه عضو سازمان منافقین.
مناسبهای دیگری هم در روزهای بعد داریم:
۱۹ شهریور روز جهانی پیشگیری از خودکشی
۲۲ شهریور روز گرامیداشت برنامهنویسان